نوشتههای یکی از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق
- انقلاب اسلامی
- 512 صفحه
در تاریخنگاری سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصاً پس از آغاز فاز مسلحانه، دو گروه مهاجم مورد بررسی قرار میگیرند: نخست گروهی که اکثریت مطلق آنها را هواداران، سمپاتها و اعضای ردهپایین تشکیل میدادند. هدف این گروه، وارد آوردن «ضربۀ کمّی» از طریق ترورهای کور خیابانی، کشتار مردم غیرمسلح و «پاسدارکشی» و «ریشوکشی» در معابر شهری بود. گروه دوم متشکل از اعضای ردهبالای سازمان و نیروهای نفوذی مجاهدین در نهادهای انقلابی بود و وظیفۀ آن، ترور مسئولین عالیرتبۀ کشوری و لشکری و ایجاد «ضربۀ کیفی» به نظام بود. در نظر مجاهدین دو خط «زدن سرانگشتان رژیم» و «ضربه به سر حاکمیت» در راستای استراتژی «تنهزدن» باید منجر به سقوط نظام در سال 1360 میشد که به شکست انجامید.
حلقۀ گمشده در این تاریخنگاری، جایگاه و نقش «بخش ویژۀ نظامی» سازمان مجاهدین خلق در عملیاتهای تروریستی سازمان است. بخش ویژۀ نظامی گرچه از اعضا و کادرهای ردهبالای مجاهدین و نیروهای زبدۀ عملیاتی تشکیل شده بود، ولی به صورت خاص ترور مسئولین نظام را دنبال نمیکرد؛ بلکه به مثابه بازوی اطلاعاتی عملیاتی مرکزیت، مأموریتهای خاص و «ویژه»ای را دنبال مینمود که در انحصار خودش قرار داشت. همین بخش بود که عملیات غمانگیزی تحت عنوان «عملیات مهندسی» و شکنجۀ دردناک پاسداران را رقم زد.
اطلاعات جهت نمایش وجود ندارد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.