مبارزه به روایت سیداحمد هوایی
مبارزه به روایت سیداحمد هوایی
برشی از کتاب: یک روز شهید اندرزگو به دکان من آمد و گفت: «میخواهم کاری بکنی، به هیچکس هم نگویی.» گفتم: «چه کاری؟» گفتند: «میتوانی بهجای اینکه آلمان بروی، به هند و پاکستان سفر کنی؟» گفتم «هند و پاکستان چهکار دارم که بروم؟» خلاصه طول کشید تا مطلب اصلی را حالی من کند که برو ببین میشود از آنجا اسلحه تهیه کرد یا نه. گفتم: «من که اصلاً اهل این حرفها نیستم.» راستش میترسیدم، ولی آن زمان یک حالت لوطیگری هم داشتم. گفت: «یک مقدار هزینۀ سفرت را میدهیم.» گفتم «من که نیاز به هزینۀ سفر ندارم ولی بدم هم نمیآید بروم هند را ببینم.»
اطلاعات بیشتر
کتاب حاضر روایت زندگی سیداحمد هوایی یکی از مبارزان هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق است. او در این کتاب تجربیات شخصی و واقعی خود از جنگ را با تصویرسازی مناسب از فضای آن زمان بیان میکند، از این رو خاطرات این نویسنده برای مخاطبان جذاب خواهند بود. سیداحمد هوایی از جمله فعالان انقلابی در دورۀ پهلوی بوده که ارتباطاتی هم با فدائیان اسلام و شهید اندرزگو داشت. او در بخشی از کتاب به روایت چگونگی شکلگیری کمیتهها و سپاه پاسداران در ابتدای پیروزی انقلاب پرداخته است. او همچنین در دورهای مسئولیت حفاظت از بیت امامخمینی در جماران را بر عهده داشته و روایتهایی از حضور امام در جماران و نحوه حفاظت از مهمترین مرکز تصمیمگیری کشور در دهۀ 60 ارائه میکند. تأمین امنیت فرودگاههای کشور و مقابله با هواپیما رباییها در آن دوره نیز بخش دیگری از خاطرات جذاب سیداحمد هوایی را به خود اختصاص داده است.